چه وعده گاه خاطره انگیزی بود پای بوزوی!
هر اتفاقی که قرار بود توی ده بیفتد آدرسش پای بوزوی بود.
شاید جوانترها یادشان نباشد که جلوی بانک ملی فعلی دو تا درخت نارون خیلی بزرگ و سرسبز بود
که از آب زین آباد (چاه مرحوم امیر شمس )سیراب می شد.
وسیله رفت و برگشت به ابرقو که نبود ساعتها پای بوزوی با یست ایستاد تا وسیله ای پیدا شود.
کربلایی یا حاجی که می آمد پای بوزوی منتظرش می ماندیم.
اگر بخشدار یا فرماندار قرار بود به ده بیایند پای بوزوی جلوگیری شان می رفتیم.
اگر دور از جون مرده ای از ابرقو یا شیراز یا تهران می آوردند پای بوزوی شروع تشییعش بود.
امروز دیگر اثری از آن بوزها نیست ولی خاطره اش باقی است که به عنوان یک وعده گاه مشهور به کار می رود .
هیچ کس هم نمی پرسد پای بوزوی کجاست؟؟!
.یکبار دیگر به این اصطلاح توجه و دقت کنید.اصطلاحی اصیل با گویش محلی خاص,"بوزوی "یعنی بوز کوچک.
آن" بوزوی " بزرگ شد واز بین رفت ولی هنوز نام محلش باقیست.
یادش به خیر"پای بوزوی" با آن گله چوغوری که توش جیر جیر می کردند!!!!!
با تشکر از جناب آقای "علی شمس"
باز هم منتظر ارسال مطالب از طرف ایشان هستیم.
محمد مطیعی اسفندآبادی:سلام پای بوزوی ما یادمونه واز بین رفتند و الان اسمش به نام چهاراه مرتضویست
دم حموم:سلام به نظرمن پای بوزوی اسم دیگه ای نداره ومابایداین نشونه های هزاران خاطره روباهمون اسمهایی قدیمی حفظ کنیم
کوروش شمس:با تشکر از شما یاذ ان روزها بخیر
مرتضی کاظمی:سلام اگه عکسی از پای بوزی دارید بفرستید خوشحال میشویم یادی از خاطرها همیشه تشکر از دوستان
نظرات شما عزیزان:


موضوعات مرتبط: آداب و رسوم اسفندآباد ، ارسالی اعضا ، ،
برچسبها: